۲۹ دی ماه ۱۴۰۳، مقابل پارک شهر حجتالاسلام محمد مقیسه و حجتالاسلام علی رازینی به شهادت رسیدند.
ترجمیک در راستای ارتقای اطلاعات مترجمان تازهکار و دانشجویان مترجمی، زندگینامه و بررسی آثار مترجمان بزرگ و تأثیرگذار تاریخ ادبیات را در برنامه وبلاگ ترجمیک قرار داده است. برای مطالعه مطالب مرتبط، به آدرس وبلاگ مراجعه کنید.
محمد قاضی رکورددار حضور در بیشترین تیم در تاریخ لیگ برتر است.
محمد قاضی فرزند میرزا عبدالخالق قاضی در ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ در شهر مهاباد به دنیا آمد. میرزا عبدالخالق، امام جمعه مهاباد بود. محمد قاضی آموختن زبان فرانسه را در مهاباد نزد شخصی بهنام آقای گیو، از کردان عراق، آغاز کرد.
مشاهده این محصول در دیجی کالا جووانی بوکاچیو (۱۳۱۳ – ۱۳۷۵)، نویسنده و یکی از چهرههای برجسته عصر رنسانس است.
درآمد میلیونی از فروش سبزی با یک چرخ دستی درآمد میلیونی از فروش سبزی با یک چرخ دستی
قاضی محمد، به جای جستوجوی راهکارهایی مستقل و دیپلماسی داخلی، به حمایتهای شوروی دل بست و مسیر سیاسی خود را به قدرتی خارجی گره زد. این وابستگی، او را به مهرهای در بازی بزرگ قدرتهای جهانی تبدیل کرد؛ مهرهای که پس از عقبنشینی شوروی، عملا به اینجا را ببینید https://bio90.football/mohammad-ghazi/ حال خود رها شد.
عبدالرحمن گیو که از کردهای عراق بود حروفچینی و گراورسازی و صحافی و عربی و عکاسی و زبان فرانسه را در عراق آموخته بود و امیدوارانه به مهاباد بازگشته بود تا کسبوکاری برای خودش دستوپا کند. اما هیچ شاگردی نداشت!
البته اونایی که یه سری حرف ها از تعصب و عشق خالص میزنن ولی با یک میلیارد بیشتر میرن اونا فرق داره بحثشون
قاضی در سحرگاه چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۷۶ در بیمارستان دی در سن ۸۴ سالگی در خیابان ولیعصر تهران درگذشت.
«در ترجمه رعایت امانت را به مفهوم درست کلمه میکنم و هیچ قسمتی از آن را تا مجبور نباشم حذف نمیکنم. درنتیجه نه چیزی از متن کم میکنم و نه چیزی به آن میافزایم و همان مطلب موردنظر و نوشته مؤلف را به فارسی برمیگردانم.
پرستاری کودک در منزل؛ چرا خانوادهها به مهدکودکها اعتماد… ۱۴۰۳-۰۸-۳۰
در این ایام او هرگز ناامید نشد و همواره به دوستان و آشنایان خود روحیه میداد. صدای بلند قاضی هیچگاه خاموش نشد و او تا آخرین روزهای زندگی خود دست از ترجمه کردن برنداشت. محمد قاضی به این سبب حنجرهی ترجمه لقب گرفته است.
مرد جوان و زوربا با هم همراه میشوند، جوان کمکم جلب شخصیت آزاد و رهای زوربا میشود و تلاش میکند بیشتر و بیشتر از او یاد بگیرد و سبک زندگیاش را بفهمد. زوربای یونانی، داستانی است در ستایش از زندگی، طعنهای است گزنده به روشنفکران عزلت گزیده و موشهای کاغذخوار که میکوشند جهان را از لابه لای صفحات کتابها و توده در هم و برهمی از کاغذ سیاه ببینند و به درکش نایل شوند. تا بیشتر بدانید.